جک ترکی خنده دار سری اول میباشد. این جک ها گرداوری شده از بزرگترین سایت های جک ترکی میباشد.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر با نامزدش ميره كافي شاپ ، گارسون مياد ميگه : چي ميل داريد براتون بيارم؟ دختره ميگه : دوتا كافه گلاسه لطفاً . تركه با عجله ميگه : دوتا هم واسه من بيارين
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر از بم برمیگشته بهش میگن تو حادثه غم انگیز دیدی ؟ غضنفر میگه حادثه غم انگیز که خیلی زیاد بود ولی یکیش از همه بیشتر غم انگیز بود .وقتی که داشتم یه دختر بچه ۶ ساله را خاک میکردم همش گریه میکرد و میگفت اقا ترو به خدا منو خاک نکن من زنده ام .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یه بار غضنفر تویه یک عملیات تروریستی با کایت خودشو میزنه به کاخ سفید آمار که میگیرن میبینن ۱۰۰ نفر کشته شدن ۹۹ نفر از خنده ۱ نفر هم خود غضنفر.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر داشته تو اتوبان کرج با سرعت میرفته , یه دفعه رادیو پیام میگه : "رانندگان عزیز که در لاین تهران به کرج در تردد هستند مواظب باشن یه اتوموبیل در لاین مخالف در حرکت است" غضنفر همینجور که داشته فرمونو اینور اونور میکرده میگه : لامصبا یکی دوتام نیستن ...
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر به شکمش میگه: تا کی من کار کنم تو بخوری شکمش جواب داد : میخوای من کار کنم تو بخوری؟
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یه روز غضنفر تو خیابون داشته میرفته , یکی بهش میگه آقا چرا پای چشت کبوده ؟ غضنفر میگه : جان من ؟ درد هم میکنه ؟
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر میره مسجد وقتی میاد بیرون میبینه کفشاش نیست . با خودش میگه من کی رفتم خودم نفهمیدم؟؟!!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به غضنفرمیگن عجب مملکت خر تو خری داریم میگه آره بابا من ۳ بار رفتم سربازی هیچکی نفهمید.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بابای غضنفر میمیره، مجلس ختمش رفیقای ترکه همه میان بهش تسلیت میگن. ترکه خیلی احساساتی میشه، میگه: به خدا خیلی زحمت کشیدین تشریف آوردین، شرمنده کردین... ایشالله ختم پدرتون جبران میکنم!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
تو دهات غضنفر ملت برای بار اول کیوی میبینن، میرن از ملای ده میپرسن این چیه؟ ملاهه یکم میره تو نخ کیویه، بعد میگه: تخم مرغیش، که تخم مرغه! ولی من نمیفهمم چرا موکتش کردن؟!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر یه تیکه یَخو گرفته بوده بالا، داشته خیلی متفکرانه بهش نگاه میکرده. رفیقش ازش میپرسه: چیرو نگاه میکنی؟ غضنفر میگه: ازش آب میچیکه ولی معلوم نیست کجاش سوراخه!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به غضنفر میگن یک معما بگو، میگه اون چیه که زمستونا خونه رو گرم میکنه تابستونا بالای درختو؟! یارو هرچی فکر میکنه جوابشو پیدا نمیکنه، میگه: نمیدونم، حالا بگو چیه؟ غضنفر میگه بخاری! یارو کف میکنه، میگه: باباجان بخاری زمستونا خونه رو گرم میکنه ولی تابستونا چه جوری بالای درختو گرم میکنه؟ غضنفر میگه: بخاریِ خودمه دوست دارم بگذارمش بالای درخت!